loading...
انجمن اولیا دبستان یاس مطهر
آخرین ارسال های انجمن
zohreh_rezvani بازدید : 48 چهارشنبه 16 مهر 1393 نظرات (0)

 

 كودكانی كه نسبت به خودشان احساس خوبی دارند، به هنگام رویارویی با تضادها و اختلافات، بسیار راحت‌تر اوضاع را درك كرده و كنترل همه‌چیز را در دست می‌گیرند و در برابر فشارهای منفی، مقاومت نشان می‌دهند. كودكانی كه اعتماد به نفس دارند، ظاهراً همیشه آماده لبخند زدن هستند و از زندگی لذت بیشتری می‌برند. آنها واقع‌بین هستند و دید مثبتی به زندگی دارند. در عوض، كودكانی كه اعتماد به نفس پایینی دارند، فوراً با تعارض‌ها و اختلافات دچار نگرانی و ناامیدی می‌شوند؛ نسبت به خودشان دیدگاه منفی داشته و اغلب در یافتن راه‌حلی برای مشكلات، عملكرد ضعیفی دارند. آنها در مورد خود افكار منفی دارند؛ مثلاً می‌گویند: «من خوب نیستم»، «من هیچ كاری را نمی‌توانم به خوبی انجام دهم.» معمولاً بی‌اراده، اثرپذیر و افسرده هستند و در مقابله با یك اتفاق جدید اولین پاسخ‌شان «من نمی‌توانم» است. اما شما به عنوان پدر و مادر می‌توانید مهم‌ترین نقش را در رشد اعتماد به نفس سالم كودك خود داشته باشید؛ در حالی كه گاهی از این مساله غافل هستید.

 اعتماد به نفس چیست؟


اعتماد به نفس مجموعه‌ای از باورها و احساساتی است كه هر فرد نسبت به خودش دارد؛ یعنی «فهم خود». مقوله اعتماد به نفس از نخستین سال‌های زندگی هر فرد شروع می‌شود. وقتی كه یك كودك نوپا تازه شروع به راه رفتن می‌كند، بارها و بارها به زمین می‌خورد؛ ولی هرگز دست از تلاش برنمی‌دارد تا نهایتاً موفق به راه رفتن می‌شود و به همین ترتیب اولین دیدگاهش راجع به توانایی‌هایش شكل می‌گیرد. اعتماد به نفس را می‌توان تركیبی از احساس توانایی و احساس دوست داشته شدن نیز تعریف كرد. كودكی كه از دست یافتن به چیزی احساس شادی می‌كند، اگر احساس دوست داشته شدن نداشته باشد، اعتماد به نفس پایینی خواهد داشت و بالعكس كودكی كه احساس دوست داشته‌ شدن دارد ولی در مورد توانایی‌هایش دچار شك و تردید است نیز اعتماد به نفس پایینی دارد. اعتماد به نفس وقتی پیش می‌آید كه این دو مورد در تعادل باشند.



میرشفیعی بازدید : 54 یکشنبه 13 مهر 1393 نظرات (0)


اعتیاد در مدارس ایران بیداد می‌کند
چاره‌جویی یا فرافکنی


طبق آمار رسمی دولت سی‌هزار دانش‌آموز و ده‌هزار مربی، معلم و مدیر

 معتاد به مواد مخدر در نظام آموزشی ایران حضور دارند


یکی از اخباری که این روزها در هیاهوی خبرهای داغ رسانه‌ها کم‌رنگ شده و حتی با وجود اظهارات مقام‌های کشور و برگزاری مناظره تلویزیونی اعتیاد در جامعه مسکوت ماند خبر وجود سی هزار دانش‌‌آموز و ده هزار معلم و مدیر معتاد به مواد مخدر بود که بسیاری را دچار شوک کرد.

هنگامی که بابک دین‌پرست معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر خبر از وجود دانش‌آموزان و معلمان معتاد به مواد مخدر در سیستم آموزش و پرورش کشور می‌داد کم‌تر کسی گمان می‌برد که این بلای خانمان‌سوز می‌تواند به مراکز آموزشی کشور هم رخنه کند و سبب افزایش نگرانی‌ها شود.

با وجود آن‌که این روزها رسانه ملی و برخی رسانه‌های دیداری و شنیداری به نقل از مقام‌های کشور اخباری پیرامون عواقب اعتباد و راه‌کارهای پیشگیری و درمان آن می‌دهند اما گویا کسی به خبر جوان‌تر شدن سن اعتیاد (۱/۳ سال به نقل از ستاد مبارزه با مواد مخدر) واکنش نشان نمی‌دهد.

چندی پیش بابک دین‌پرست معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در یک نشست خبری با بیان این‌که میانگین سن اعتیاد کاهش چشم‌گیری داشته و این حتی شامل مدارس و مراکز آموزشی هم می‌شود خبر از وجود حدود نیم درصد معتاد در مدارس کشور داد.

هرچند که دین‌پرست به طور رسمی تعداد دقیق معتادان را اعلام نکرد اما با ۱۲ میلیون و هشتصد هزار دانش‌آموز می‌توان دریافت که حدود سی هزار دانش‌آموز در مدارس کشور وجود دارد.

معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر ضمن انتقاد از عدم اطلاع رسانی دقیق و هم‌چنین عدم وجود زیرساخت‌های فرهنگی برای آگاهی دادن به مردم از وجود ۲۲ درصد معتادان دارای مدرک لیسانس و بالاتر که به عنوان معلم، مدیر و یا معاون در مدارس فعالیت می‌کنند ابراز تاسف کرد.

موضوع اختلاف میان ستاد مبارزه با مواد مخدر و دستگاه‌های ذیربط طی سال‌های اخیر سبب شده که مسوولان به جای ریشه‌یابی و انجام فعالیت‌های کاهش‌ دهنده درصدد پاسخگویی به یکدیگر و تلافی مصاحبه‌ها در رسانه‌ها باشند و در واقع پرداختن به حاشیه آن‌ها را از اصل دور کرده است.

به گفته‌ی معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر این اختلاف نظرها که میان مقام‌های دولتی و کمیسیون‌های مجلس شورای اسلامی نیز به چشم می‌خورد نشان می‌دهد که مسوولان به‌جز مخفی کردن آمار، آگاهی را نیز پنهان می‌کنند.
 

چاره‌جویی به‌جای فرافکنی

حتا اگر آمارها هم دستخوش تغییرات شوند اما چیزی که عیان است وجود دانش آموزان و البته برخی مربیان و معلمانی است که در دام اعتیاد افتاده‌اند و بهتر است مسوولان ذیربط هر چه سریعتر بجای فرافکنی به فکر چاره باشند.




میرشفیعی بازدید : 58 دوشنبه 27 آبان 1392 نظرات (0)

روانشناسی- والدین

در گذشته‌ای نه‌ چندان دور، هر وقت صحبت از نگهداری و مراقبت و تعلیم و تربیت کودک، به میان می‌آمد، نگاه‌ها به سوی مادر می‌چرخید. پدران، به رسم قدیم، هیچ‌وقت پوشک نوزاد را عوض نمی‌کردند، به آن‌ها غذا نمی‌دادند و هنگام تجربه اولین قدم‌ها، دست‌شان را نمی‌گرفتند. پدر، فقط نان‌آور خانواده بود؛ موجودی مقتدر و دور از دسترس که فقط حرف‌های مهم می‌زد و در مورد مسایل جزیی و بی‌اهمیتی مثل تربیت و مراقبت از فرزندان، هیچ نقشی نداشت، اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تاثیر پدر بر فرزند، بسیار عمیق‌تر و ماندگارتر از آنی است که تاکنون، فکر می‌کرده‌اند. زندگی فرزندان ما، تحت تاثیر حضور موثر و گرم پدرانی که برای کودک خود، ارزش قایل می‌شوند و به آن‌ها عشق و علاقه می‌‌ورزند، با آرامش و تعادل، همراه است.


تاثیر پدر بر رشد و پیشرفت هوش فرزندان
براساس تحقیقات علمی، ژنتیک، یکی از عوامل مهم میزان هوش در کودکان است؛ با این همه، تاثیر محیط را بر رشد و افزایش هوش، نمی‌توان نادیده گرفت.
پدر، نه ‌تنها با رفتار خود، بلکه با واکنش خود نسبت به محیط اطراف، سبب افزایش هوش فرزند می‌‌شود. رفتارهای مردانه پدر، در بخشیدن جسارت برای کشف دنیای اطراف از طرف کودکان، همچنین دادن استقلال و قدرت عمل بیش‌تر به آنان، به نسبت مادران، یکی از دلایل مهم بالا رفتن هوش اجتماعی کودکان است.

تاثیر پدر در رشد فیزیکی و جنسی
دنیای پسرها و دخترها، متفاوت است. پسرها، فعال و جنگ‌جو و دخترها، بیش‌تر، طالب صحبت کردن و توجه کردن هستند. این تفاوت، در نوع بازی هر دو جنس، قابل مشاهده است. هرچند بعضی از این رفتارها، از بدو تولد، با کودکان همراه است، ولی آن‌ها، بعضی دیگر را با نگاه کردن و تاثیر پذیرفتن از والدین، یاد می‌گیرند.
اگر فرزند ما پسر باشد، باید بدانیم که او در آینده، رفتارهای ما را برای مرد بودن تقلید خواهد کرد. تحقیقات نشان داده پدرانی که درباره مسایل مربوط به پسر خود، نقش موثری ایفا نمی‌کنند، پسران‌شان درآینده، حالات مردانه و مقتدرانه کم تری خواهند داشت. این تاثیر، مختص پسران نیست. باید بدانیم که فرزند دختر هم به دقت، پدر خود را زیر نظر دارد. حضور پدری فعال و موثر در اتفاقات و تصمیمات زندگی فرزند، به او، تصویری از دنیای مردانه و شخصیت آنان می‌دهد و این نقش می‌تواند درآینده، الگوی آنان از جنس مخالف خود باشد.


میرشفیعی بازدید : 66 جمعه 17 آبان 1392 نظرات (0)



امروزه نوجوان ما سؤال ندارد.هر چیزی را بخواهد،از طریق دیده می‏بیند و جایی برای‏ تأمل او نگذاشته‏ اید. در خانه هم که اصلا زمینه‏ای برای گفت‏ وگو وجود ندارد. خانه های ما برای گفت و گو اصلا برنامه‏ ریزی‏ ندارند.اگر شما بخواهید فرزندتان یک منتقد باشد و بتواند سؤال کند، گام اولش این است که حد اقل بتوانید در خانه، برای همدیگر یک جوک بگویید.

چند پدر و مادر سراغ دارید که برای بچه‏ هایشان جوک بگویند؟

ما باید فرصت گفت‏ وگو ایجاد کنیم و با یک جوک یا لطیفه می‏توانیم‏ زمینه این کار را فراهم کنیم.

در سطوح بالاتر هم مثلا در دانشگاه دانشجو سر کلاس دست زیر چانه می‏نشیند نق می‏زند که استاد، حجم مطالب زیاد است. چون در خانه‏ هم که حرف می‏زند، به او می‏گوییم حالا تلویزیونت را نگاه کن و از من‏ سؤال نکن. بسیاری از ما شهامتش را نداریم که اگر چیزی را نمی‏دانیم، بگوییم بلد نیستم. حتی گاهی بچه که سؤال می‏کند،ما یک جواب من درآوردی به او می گوییم و پاسخی می‏دهیم؛پاسخی که به دنبالش پرسشی زاییده نمی شود.این را باید در داخل خانه سامان دهیم. درست است که پدر و مادر خسته‏اند و کم‏حوصله و مشکلات معیشتی دارند.


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما در مورد هوشمند شدن تخته کلاسی با در نظر گرفتن هزینه های آن چیست
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 21
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 12
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 77
  • بازدید سال : 729
  • بازدید کلی : 6,048